سه شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۴۱ ق.ظ
مصاحبه رادیویی استاد محمد صدیق منشاوی - با ترجمه فارسی (جدید)
بسم الله الرحمن الرحیم
مصاحبه رادیویی بسیار قدیمی و شنیده نشده از استاد محمد صدیق منشاوی، که به تازگی از رادیو قرآن مصر پخش شده؛
نوار این مصاحبه اخیرا و پس از گذشت حدود پنجاه سال، در آرشیو صداوسیمای مصر کشف شده (!)، و شب گذشته از رادیو قرآن مصر و در برنامه «من تراثنا الاذاعی» پخش شد.
مصاحبه رادیویی استاد محمد صدیق منشاوی
خلاصه ای از صحبتهای استاد منشاوی در این مصاحبه:
- متولد ژانویه 1920 میلادی هستم، در المنشاه واقع در استان سوهاج (استاد در ابتدای مصاحبه شوخی جالبی هم با مجری دارن که وقتی از تاریخ تولد و سن استاد سوال میکنه جواب میدن : من خمسة عشر سنة کنت اثنین و ثلاثین سنة - پانزده سال قبل، من سی و دو ساله بودم!!)
- در خانواده ای قرآنی رشد کردم که پدرم و اجدادم همه از قاریان قرآن بودند. بسیاری از اعضای خانواده نیز حافظ و قاری قرآن هستند.
- سال 1927 که فقط هفت سال داشتم همراه عمویم «احمد السید» که قاری مطرحی بود به قاهره رفتم، و در طی مدت یک سالی که در این شهر اقامت داشتیم بخش زیادی از قرآن را حفظ کردم. بعد از این که به شهر خود برگشتیم حفظ قرآن را نزد اساتید قرآن منشاه تکمیل کردم. مهم ترین اساتیدم شیخ محمد النمکی، محمد ابو العلا و رشوان ابومسلم بودند.
- برای اولین بار در یازده سالگی در برابر جمعیت تلاوت کردم، در محفلی قرآنی که در روستایی به نام «أبارالملک» از توابع شهر «اخمیم» برگزار شده بود، و من به همراه پدرم در آن مراسم حاضر شده بودیم. اهالی آن روستا استقبال بسیار خوبی از تلاوت ما کردند، و پدرم نیز از تلاوتم بسیار خوشحال شده بود.
- یکی از دوستانم به مدیر رادیو جناب «امین حماد» پیشنهاد داد تا از تلاوتهای من در رادیو استفاده کنند. مدتی بعد با من تماس گرفتند و خواستند برای ضبط تلاوت به قاهره بروم. اما من در ابتدا دعوتشان را رد کردم، چرا که ایام ماه رمضان بود و نمیخواستم در رمضان به مسافرت طولانی بروم، چون همه ساله در ایام ماه مبارک در محافل قرآنی شهر اسنا تلاوت می کردم. بعد از این که مسئولین رادیو از جریان باخبر شدند چند نفر را همراه با تجهیزات به شهر اسنا فرستادند تا برخی از تلاوتهایم در آن محافل را ضبط کنند. و پس از تایید این تلاوتها توسط هیئت داوران اذاعه، به عنوان قاری رسمی رادیو انتخاب شدم.
- اولین دستمزدی که از رادیو گرفتم، 12 جنیه برای تلاوت نیم ساعته بود، و در حال حاضر هم دستمزدم 25 جنیه است.
- اولین سفر خارجی من در سپتامبر 1955 به کشور اندونزی بود. در سال 1956 به سوریه رفتم که اولین کشور عربی بود که به آن سفر داشتم. و همچنین اردن و عربستان و لیبی و الجزایر و...
- این افتخار را داشتم که در سه مسجد مهم جهان اسلام، یعنی مسجدالحرام، مسجد النبی و مسجد الاقصی تلاوت داشته باشم. در این مساجد فضای معنوی و جو روحانی فوق العاده ای حاکم بود که انسان را از مادیات و امور دنیایی جدا می کرد...
- نشان های مختلفی از کشورهایی که در آنجا تلاوت داشتم دریافت کردم، از جمله نشان ملی سوریه و اندونزی
- در زمان سفر به اندونزی، به دلیل مشکلی در فرودگاه کراچی پاکستان توقف داشتیم، و به علت این که کسی در آنجا با زبان عربی آشنایی نداشت با مشکلات زیادی مواجه شدم، و مجبور بودم با زبان اشاره با مسئولین فرودگاه صحبت کنم! ... یک شب را به تنهایی در آن فرودگاه به سر بردم و هیچ کس همراهم نبود و ترس زیادی داشتم! تنها تلاوت قرآن سبب آرامش من میشد.
- به زادگاهم یعنی شهر المنشاه علاقه زیادی دارم. و حداقل هر دو ماه به آنجا سر میزنم و با خانواده و اقوام و دوستانم دیدار میکنم. بیشتر از همه دوست دارم تا اماکنی که در آنجا قرآن یاد گرفتم را ببینم و تجدید خاطرات کنم.
- در شهر منشاه مسجدی ساختیم که به اسم پدرم «صدیق منشاوی» نامگذاری شد. (یک شخص مسیحی نیز در ساخت این مسجد به استاد کمک کرد)
- دعای مورد علاقه استاد منشاوی : رب انی ظلمت نفسی فاغفر لی کثیرا ولا یغفر الذنوب الا انت فاغفر لی مغفرةً من عندک، وارحمنی إنک أنت الغفور الرحیم
- آیه مورد علاقه استاد منشاوی : یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقینَ
- در خانواده ای قرآنی رشد کردم که پدرم و اجدادم همه از قاریان قرآن بودند. بسیاری از اعضای خانواده نیز حافظ و قاری قرآن هستند.
- سال 1927 که فقط هفت سال داشتم همراه عمویم «احمد السید» که قاری مطرحی بود به قاهره رفتم، و در طی مدت یک سالی که در این شهر اقامت داشتیم بخش زیادی از قرآن را حفظ کردم. بعد از این که به شهر خود برگشتیم حفظ قرآن را نزد اساتید قرآن منشاه تکمیل کردم. مهم ترین اساتیدم شیخ محمد النمکی، محمد ابو العلا و رشوان ابومسلم بودند.
- برای اولین بار در یازده سالگی در برابر جمعیت تلاوت کردم، در محفلی قرآنی که در روستایی به نام «أبارالملک» از توابع شهر «اخمیم» برگزار شده بود، و من به همراه پدرم در آن مراسم حاضر شده بودیم. اهالی آن روستا استقبال بسیار خوبی از تلاوت ما کردند، و پدرم نیز از تلاوتم بسیار خوشحال شده بود.
- یکی از دوستانم به مدیر رادیو جناب «امین حماد» پیشنهاد داد تا از تلاوتهای من در رادیو استفاده کنند. مدتی بعد با من تماس گرفتند و خواستند برای ضبط تلاوت به قاهره بروم. اما من در ابتدا دعوتشان را رد کردم، چرا که ایام ماه رمضان بود و نمیخواستم در رمضان به مسافرت طولانی بروم، چون همه ساله در ایام ماه مبارک در محافل قرآنی شهر اسنا تلاوت می کردم. بعد از این که مسئولین رادیو از جریان باخبر شدند چند نفر را همراه با تجهیزات به شهر اسنا فرستادند تا برخی از تلاوتهایم در آن محافل را ضبط کنند. و پس از تایید این تلاوتها توسط هیئت داوران اذاعه، به عنوان قاری رسمی رادیو انتخاب شدم.
- اولین دستمزدی که از رادیو گرفتم، 12 جنیه برای تلاوت نیم ساعته بود، و در حال حاضر هم دستمزدم 25 جنیه است.
- اولین سفر خارجی من در سپتامبر 1955 به کشور اندونزی بود. در سال 1956 به سوریه رفتم که اولین کشور عربی بود که به آن سفر داشتم. و همچنین اردن و عربستان و لیبی و الجزایر و...
- این افتخار را داشتم که در سه مسجد مهم جهان اسلام، یعنی مسجدالحرام، مسجد النبی و مسجد الاقصی تلاوت داشته باشم. در این مساجد فضای معنوی و جو روحانی فوق العاده ای حاکم بود که انسان را از مادیات و امور دنیایی جدا می کرد...
- نشان های مختلفی از کشورهایی که در آنجا تلاوت داشتم دریافت کردم، از جمله نشان ملی سوریه و اندونزی
- در زمان سفر به اندونزی، به دلیل مشکلی در فرودگاه کراچی پاکستان توقف داشتیم، و به علت این که کسی در آنجا با زبان عربی آشنایی نداشت با مشکلات زیادی مواجه شدم، و مجبور بودم با زبان اشاره با مسئولین فرودگاه صحبت کنم! ... یک شب را به تنهایی در آن فرودگاه به سر بردم و هیچ کس همراهم نبود و ترس زیادی داشتم! تنها تلاوت قرآن سبب آرامش من میشد.
- به زادگاهم یعنی شهر المنشاه علاقه زیادی دارم. و حداقل هر دو ماه به آنجا سر میزنم و با خانواده و اقوام و دوستانم دیدار میکنم. بیشتر از همه دوست دارم تا اماکنی که در آنجا قرآن یاد گرفتم را ببینم و تجدید خاطرات کنم.
- در شهر منشاه مسجدی ساختیم که به اسم پدرم «صدیق منشاوی» نامگذاری شد. (یک شخص مسیحی نیز در ساخت این مسجد به استاد کمک کرد)
- دعای مورد علاقه استاد منشاوی : رب انی ظلمت نفسی فاغفر لی کثیرا ولا یغفر الذنوب الا انت فاغفر لی مغفرةً من عندک، وارحمنی إنک أنت الغفور الرحیم
- آیه مورد علاقه استاد منشاوی : یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقینَ
* بنا به گفته جناب وسام البحیری (مجری و تهیه کننده برنامه "من تراثنا الاذاعی")، نسخه کامل این مصاحبه حدود چهل دقیقه هست، اما یک ربع از مصاحبه کات شده و از رادیو پخش نشده، تا فایل کامل آن در انحصار رادیوی مصر باقی مانده و از دستبرد سارقین محفوظ باشد!!