ملاجلیل الکربلائی - مدارس آیات خلت من تلاوة (قصیده معروف دعبل خزاعی)
بسم الله الرحمن الرحیم
قصیده "مدارس آیات" یا "قصیده تائیه" یکی از زیباترین و باشکوهترین اشعاری است که در طول تاریخ در رثای اهل بیت علیهم السلام سروده شده، و شاعر آن هم جناب دعبل خزاعی هست. دعبل در این قصیده بلند و بسیار طولانی - که تعداد ابیاتش را تا 130 بیت هم نوشته اند - به مدح و منقبت اهل بیت و ذکر مصائب آنان پرداخته و موضوعاتی همچون ولایت و خلافت امام علی(ع) و فرزندان معصوم او ، عشق به آل محمّد (ص)، حادثه دلخراش کربلا و ... را بیان می کند. او این شعر را در محضر امام رضا(ع) خواند، و امام از شعر او بسیار تمجید کرده و دو بیت هم به آن افزود و همچنین پاداش ویژه ای به دعبل عطا کرد... ماجراهای مختلفی در مورد این قصیده نقل شده که توضیحات تکمیلی و متن کامل شعر رو می توانید در کتاب الغدیر یا در این صفحه مطالعه بفرمایید.
اما در این پست قطعه ای با صدای دلنشین جناب ملاجلیل الکربلایی انتخاب کردم که حدود بیست بیت از این قصیده رو به زیبایی قرائت می کنند، متن و ترجمه ابیات قرائت شده رو هم در ادامه قرار دادم؛
ملاجلیل الکربلائی/ مدارس آیات خلت من تلاوة / إصدار مدارس آیات / 1426 ه.ق
کلیپ تصویری:
فایل صوتی:
http://shiavoice.com/play-7uhg9.html
مدارس ایات خلت من تلاوة / و منزل وحی مقفر العرصات
مدارسی که در آنها آیات الهی آموزش داده می شد از آوای تلاوت، خالی مانده و خانه وی چون بیابانی بی آب و علف و ناهموار شده است
قفا نسأل الدار التی خف اهلها / متی عهدها بالصوم و الصلوات
بایستید ای یاران، تا جستجو کنیم و بیابیم خانه ای را که اهل آن به شدت
کاهش یافته اند و بپرسیم که از چه زمان در آن نماز و روزه اقامه نمی شود؟
سقی الله قبراً فی المدینه غیثه / فقد حل فیه الامن بالبرکات
خداوند قبری را که در مدینه است از باران رحمتش سیراب فرماید ، زیرا امنیت و برکات الهی بر آن فرود آمده است
نبی الهدی صلی علیه ملیکه / و بلغ عنا روحه التحفات
پیامبر هدایت که فرمانروای آسمان ها و زمین بر او درود می فرستد و درود های ما را نیز چون هدایایی نثار روح مقدس او می فرماید
و صلی علیهالله ما ذر شارق / ولاحت نجوم اللیل مبتدرات
هماره تا خورشید به هنگام روز
چهره می گشاید و ستارگان به هنگام شب آشکار می شوند درود خداوند بر او باد
قبور بکوفان و اخری بطیبة / و اخری بفخ نالها صلوات
درود من بر آنان باد ... آن ستارگان شهید ،آرمیده در قبرهایی هستند که برخی در کوفه اند و برخی درمدینه و برخی در فخ
(اشاره به قبر امام علی در نجف، امام حسین در کربلا، مرقد پیامبر و قبر پنهان حضرت فاطمه و ائمه مدفون در بقیع مدینه، و قبر حسین بن علی بن حسن شهید فخ در نزدیکی مکه)
واخری بارض الجوزجان محلها / و قبر بباخمری لدی الغربات
و برخی در جوزان اند و برخی در
باخمری در غربتی تمام قرار دارند
و قبر ببغداد لنفس زکیه / تضمنها الرحمن فی الغرفات
و قبری در بغداد ،متعلق به جانی پاک و مطهر که خداوند رحمان او را در غرفه های بهشت با رحمت خود فرا گرفته است
(اشاره به امام موسی کاظم علیه السلام)
چون دعبل به این شعر رسید امام رضا(ع) فرمود: آیا می خواهی در این قسمت دو بیت اضافه کنم که قصیده ی تو کامل شود؟ دعبل عرض کرد: آری یابن رسول الله! حضرت فرمود:
و قبر بطوس یالها من مصیبه / الحت علی الاحشاء بالزفرات
و قبری در طوس که بزرگی مصیبت آن
،همواره آتش اندوه را در جگر ها شعله ور می سازد
إلى الحشر حتى یبعث الله قائما / یفرج منها الهم و الکربات
و آن اندوه همچنان باقی است تا آنکه خداوند قائمی را برانگیزد و او اندوه و رنج ها را از ما اهل بیت برطرف نماید
دعبل گفت: ای پسر رسول خدا آن قبر کیست؟ امام (ع) فرمود قبر من است و روزگاری خواهد رسید که شهر طوس محل رفت و آمد شیعیان و زائرانم خواهد گردید .آگاه باشید هر که در شهر طوس و غربت من ٬ مرا زیارت کند با من باشد در روز رستاخیز٬ در درجه من و گناهانش آمرزیده شود. دعبل ادامه می دهد :
علی بن موسی ارشد الله امره / و صلی علیه افضل الصلوات
خداوند امر علی بن موسی الرضا(ع) را به سامان آورد و برترین درود های خویش را بر او فرستد
قبور بجنب النهر من ارض کربلا / معرسهم فیها بشط فرات
توفوا عطاشاً بالفرات فلیتنی / توفیت فیهم قبل وفات
الی الله اشکو لوعه عند ذکر هم / سقتنی بکاس الثکل و الفظعات
از سوزش اندوهی که یاد و خاطره ی ایشان به من جام های مالامال ماتم و سوگ می آشامند به خدا شکوه و شکایت می برم
افاطم لوخلت الحسین مجدلا / وقدمات عطشاناً بشط فرات
اذا للطمت الخد فاطم عنده / واجریت انهاراً علی الوجنات
سیلی بر صورتت میزدی و اشک ها از دیده ی محزون بر چهره ات جاری می ساختی
افاطم قومی یابنة الخیر فاندبی / نجوم سموات بارض فلات
ای فاطمه! ای دختر بهترین مردم ،برخیز و بر ستارگان آسمان که در بیابان های پهناور فرو افتاده اند شیون و زاری کن
فان فخروا یوماً اتوا بمحمد / و جبریل و الفرقان و السورات
و اگر روزی می خواستند افتخارات خود را برشمرده ،به دیگران فخر کنند به محمد رسول خدا(ص) و جبرئیل و کتاب آسمانی قرآن و سوره های آن فخر می نمودند
و عدوا علیا ذا المناقب والعلی / و فاطمة الزهراءِ خیر بنات
نیز به امیرمومنان علی بن ابیطالب(ع) که دارای جایگاه بلند و مناقب بیشمار است و به فاطمه زهرا (س) که بهترین دختران جهان است
و آل زیاد فی القصور مصونه / و آل رسول الله منهتکات
آل زیاد ،در قصرها مصون و محفوظند ، اما آل رسول الله شهید شده و در بیابان ها افتاده اند
سابکیهم ماذرفی الافق شارق / و نادی منادی الخبر بالصلوات
آری، مادام که در آینه افق ،طلوع کننده ای چهره بگشاید و ندا کننده ای به نماز فراخواند ، بر ایشان خواهم گریست ...
و ماطلعت شمس و جان غروبها / و باللیل ابکیهم و بالغدوات
آری، تا زمانی که خورشیدی طلوع و غروب می کند ، هر شامگاهان و هر صبحدمان بر ایشان خواهم گریست
مدارس ایات خلت من تلاوة / و منزل وحی مقفر العرصات
لشاعر أهل البیت : دعبل بن علی الخزاعی
الرادود : ملا جلیل الکربلائی
ترجمه : سید مرتضی موسوی گرمارودی
http://www.yasamen8.blogfa.com/post-13.aspx